آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

آرتین کوچولوی مامانی و بابایی

عکس های تیر و مرداد 93 و واکسن 18 ماهگی

یکسری عکس از روزهای تیر و مرداد 93 اینم یه روز تعطیل پیک نیک رفتیم و اون نی نی نازم بیتا خوشگله دختر دایی بابایی آرتین مسواکزدنم دوست داره 16 تیر واکسن 18 ماهگی رو زدیم و 24 ساعت آرتین نمیتونست پاشو تکون بده. آرتینی که یک لحظه نمیشست همش یک جا خوابیده بود و درد میکشید. خدارو شکر تا 6 سالگی دیگه تمام شد بازی های پدر و پسر ...
30 تير 1393

شمال

سلام آرتین قشنگم . کوچولوی من ما تعطیلات وسط خرداد یکبار با خانواده بابایی و بعد هم 3 هفته بعد اوایل تیر با خانواده مامانی رفتیم شمال. هر دو بارشم خوش گذشت ولی بار اول شب اخر پشه ها بد جوری آرتینو نیش زدن. چند تا فقط چشمشو زدن که تا چند روز یکی از چشم هاش به سختی باز میشد. اینم یکسری عکس ازین سفر ها. بابایی ساحلو پر کرده بود از اسم ارتین قشنگم آرتین و عمه ها اینجا هم رستوران خیلی خوشگل  با غذاهای خیلی خوشمزه بود که رفتیم و حسابی تو محوطه زیباش عکس انداختیم بابایی و مامانی آرتین   این پسر پسر دایی بابایی هست که علی کوچولو خیلی مهربون بود و همش آرتینو میبوسید ...
30 تير 1393

اردیبهشت 93 (18و17 ماهگی)

سلام آرتین جونم. من تنبل نشدما که دیر وبلاگتو آپ میکنم. از بس شیرین هستی و یک کمی هم شیطون ماشائالله من ترجیح میدم تا میتونم وقتمو نو با هم بگذرونیم خیلی هم خوش میگذره. خیلی شیرین حرف میزنی. عاشق پارک هستی و همش میگی بریم باپ. دیگه اینکه هر کی میره حمام میری پشت در و در میزنی و همزمان میگی درررر و حموووو . چند باریه میخواستم روروئکتو که زیاد ازش استفاده نشد جمع کنم اومدیو یه کارایی کردی که این کارو نکردم.مثلا یکیش همین عکس که وقتی جمع کردیمش تا بابایی بزاره تو کمد اودمی بزور رفتی توش و آهنگ میزدیو برای من قیافه هم گرفتی عزیزم. قربونت برم که اینقده شیرینی. اینم هندونه های آرتین که عاشقشونه. آرتین هر میوه جدیدی میاد رو دوست داره. م...
30 تير 1393
1